apply4residency
Search
Close this search box.

استارت آپ چیست؟ | تعریف استارتاپ به زبان ساده

استارت آپ چیست؟

در این نوشته شما میخوانید:

 

استارت‌آپ‌ها شرکت‌های نوپایی هستند که برای توسعه محصول یا خدمات منحصربه‌فرد، ارائه آن به بازار و جذاب کردن این محصولات برای مشتریان تأسیس می شوند. یک شرکت استارت‌آپ ریشه در نوآوری دارد و با هدف رفع کمبودهای محصولات موجود یا ایجاد دسته‌های کاملاً جدیدی از کالاها و خدمات، به فکر تغییر در روش انجام کسب‌وکار از روش های سنتی به روش های نوین و به روز می باشد. به همین دلیل است که بسیاری از استارت‌آپ‌ها در صنایع مربوطه خود به عنوان اخلال گر شناخته می‌شوند. احتمالا شما بیشتر با استارت‌آپ‌های بزرگ نظیر مثل فیس‌بوک، آمازون، اپل، نت فلیکس، گوگل آشنا باشید که در مجموع به عنوان اختصاری «FAANG» شناخته می‌شوند، اما حتی شرکت‌هایی مانند وی ورک «We Work»، پِلتون «Peloton» و بیاند میت «Beyond Meat» نیز به عنوان شرکتهای استارت‌آپ در نظر گرفته می‌شوند. در ادامه به شما می­گوییم که استارت آپ چیست و چگونه تشکیل می­شود.

استارت آپ چیست و چگونه فعالیت می کند؟ 

در نگاه اول یک استارت‌آپ‌ مانند دیگر شرکت‌ها کار می‌کند. گروهی از کارمندان با هم کار می‌کنند تا محصولی را برای عرضه به مشتری تولید کنند. با این حال، چیزی که یک استارتاپ را از سایر مشاغل متمایز می‌کند، روشی است که یک استارتاپ برای انجام این هدف در پیش می‌گیرد.

بیزنس های معمولی شیوه انجام کارها را به روش سابق و سنتی مشابه هم انجام می دهند. مثلا یک صاحب رستوران ممکن است برای توسعه حق امتیاز یک رستوران را بفروشد؛ زیرا بر اساس روش های سنتی تنها راه توسعه را در ایجاد شعبه می بینند و نه تغییر نوآورانه در طرز انجام فعالیت ها.

در حالیکه هدف یک استارت‌آپ‌ ایجاد یک الگوی کاملاً جدید است. در صنعت غذا، این الگو ممکن است به معنای ارائه کیت‌های غذایی، مانند Blue Apron یاDinnerly  باشد تا همان چیزی را ارائه دهند که یک رستوران عادی انجام می‌دهد (غذایی که توسط سر آشپز تهیه می‌شود) اما یک استارت‌آپ‌ با ایجاد یک حق انتخاب جدید و افزایش رفاه نسبی برای مشتریان تفاوتی را با یک رستوران ساده ایجاد می کنند. این کار باعث ایجاد یک موفقیت بزرگی می‌شود که یک رستوران معمولی نمی‌تواند به آن دست یابد؛ دهها میلیون مشتری بالقوه، به جای هزاران. در ادامه مبحث استارت آپ چیست، اصول راه اندازی هر استارتاپ را بررسی می­کنیم.

استارتاپ چیست

اصول راه اندازی استارت آپ چیست؟ 

در ایجاد و توسعه یک استارتاپ موفق اصول زیادی وجود دارد. برخی از اصول در زیر ذکر شده است.

نوآوری مداوم

یک سری از اصول برای ایجاد و طراحی یک استارت‌آپ‌ موفق با توجه به منابع محدود و عدم قطعیت بالا وجود دارند تا بتوانند با هزینه کمتری نوآوری های مداومی که یک استارتاپ برای توسعه به آنها نیاز دارد را تامین نماید.

این اصول با استفاده از یک سری تست های تجربی ایده های نوآورانه را غربالگری می کنند:

  • در ابتدا مشکلی را پیدا کنید که ارزش حل داشته باشد، سپس راه حلی برای آن تعریف کنید.
  • نیاز بازار به آن ایده و رفع مشکل را در نظر بگیرید.
  • به طور مداوم با آزمون و خطاهای کوچیک و سریع آن ایده را تست کنید.
  • یک مدل اولیه بسازید، پاسخ مشتری را بسنجید و آن ایده را تأیید یا رد کنید.
  • حداکثر تلاش خود برای افزایش سرعت و یادگیری و تمرکز بر روی این آزمون های عملی را بکار بگیرید.

اگر نمیدانید ویزای استارتاپ چیست؟ پیشنهاد میکنیم مقاله مربوطه را مطالعه کنید.

اعتبار سنجی بازار

یک اصل کلیدی استارتاپ، اعتبارسنجی نیاز بازار قبل از ارائه محصول یا خدمات مشتری محور است تا از ایده‌های تجاری با تقاضای ضعیف جلوگیری شود. اعتبار سنجی بازار را می‌توان به روش های مختلفی انجام داد، از جمله نظرسنجی، بازاریابی تلفنی، پاسخ به ایمیل، بازاریابی دهان به دهان یا از طریق تحقیق نمونه.

تفکر طراحی

تفکر طراحی برای درک نیاز مشتریان با برقراری ارتباط تنگاتنگ استفاده می‌شود. تنها راه موفقیت با پیاده‌سازی صحیح تفکر طراحی به دست می‌آید. فکر طراحی در واقع فرآیند ایجاد ایده‌های جدید و نوآورانه برای حل یک مسئله خاص می باشد که در آن به منظور ارائه خدمات یا محصولاتی که با اقبال عمومی مواجه می شوند، تیم استارتاپ تمرکز اصلی خود را روی مشتری نهایی برای حل مسئله مهم می گذارند که استفاده از این روش در یک استارتاپ می تواند باعث هماهنگی بیشتر با تغییرات و نیازهای بازار و سرعت بیشتر در پاسخگویی به آنها در جهت خشنودی مشتریان گردد.

تصمیم‌ گیری در شرایط عدم قطعیت

در استارت‌آپ‌ها، بسیاری از تصمیم‌ها در شرایط عدم قطعیت اتخاذ می‌شوند و از این رو، یک اصل کلیدی برای استارت‌آپ‌ها، چابکی و انعطاف‌پذیری است. بنیان‌گذاران می‌توانند گزینه‌هایی را برای طراحی استارت‌آپ‌ها به شیوه‌های انعطاف‌پذیر تعبیه کنند تا استارت‌آپ‌ها بتوانند به راحتی در آینده تغییر کنند.

عدم اطمینان می‌تواند در درون فرد (امسال نسبت به سال گذشته احساس عدم اطمینان بیشتری می‌کنم) و بین فرد (او بیشتر از همکارش یا فرد دیگر احساس عدم اطمینان می‌کند) متفاوت باشد. یک مطالعه نشان داد که وقتی کارآفرینان در درون خودشان احساس عدم اطمینان بیشتری می‌کنند، فرصت‌های بیشتری را شناسایی می‌کنند.

شراکت

استارت‌آپ‌ها ممکن است با شرکت‌های دیگر مشارکت کنند تا بتوانند مدل کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کنند. استارت‌آپ‌ها باید ویژگی‌های داخلی خود مانند سبک مدیریت و محصولات را با وضعیت بازار هماهنگ کنند تا برای دیگر کسب‌وکارها جذاب باشند. هاش و لینتون در مطالعه خود در سال 2013، دو ویژگی (پروفایل) ایدئال برای استارت آپهای فعال در تجاری‌سازی اختراعات تعریف کردند. این ویژگی‌ها به نام های پیکربندی یا الگوی اصلی شناخته شده‌اند.

ویژگی مستلزم یک سبک مدیریتی است که خیلی کارآفرینانه نباشد (محافظه‌کارانه‌تر) و شرکت استارتاپ باید اختراعات تدریجی (بر اساس استاندارد قبلی) داشته باشد. این ویژگی برای موفقیت بیشتر (در یافتن شریک تجاری) در بازاری که طراحی غالب دارد (یک استاندارد واضح در این بازار اعمال می‌شود) تنظیم شده است. در مقابل این ویژگی، فرد خلاق با سبک مدیریتی بسیار کارآفرینانه قرار دارد که یک اختراع بنیاد شکن یا یک نوآوری مخرب (استاندارد کاملاً جدید) در حال توسعه است. این ویژگی برای موفقیت بیشتر (در یافتن شریک تجاری) در بازاری که طراحی غالب (استاندارد ایجاد شده) ندارد، تنظیم شده است.

استارت‌آپ‌های جدید هنگام تجاری‌سازی اختراع باید خود را با یکی از پروفایل‌ها هماهنگ کنند تا بتوانند شریک تجاری خود را پیدا کنند و برای آن جذاب باشند. با پیدا کردن یک شریک تجاری، یک استارتاپ شانس بیشتری برای موفقیت دارد. حالا که میدانید استارت آپ چیست، بهتر میتوانید این موارد را درک کنید.

استارت‌آپ‌ها معمولاً برای تحقق ایده کسب‌وکار خود به شرکای مختلف نیاز دارند. فرآیند تجاری‌سازی اغلب یک جاده پر دست انداز با آزمون و خطا و بینش‌های جدید در طول فرآیند است. هاش و لینتون (2018) استدلال می‌کنند که استارت‌آپ‌ها می‌توانند از روابط خود با شرکت‌های دیگر بیاموزند و حتی اگر این رابطه به پایان برسد، استارت‌آپ دانش ارزشمندی در مورد اینکه چگونه باید ادامه دهد به دست خواهد آورد. وقتی یک رابطه برای یک استارتاپ شکست می‌خورد، باید تغییراتی ایجاد کند.

یادگیری کارآفرینی

استارتاپ ها قبل از تمام شدن منابع باید با سرعت زیادی یاد بگیرند. اقدامات پیشگیرانه (آزمایش، جستجو و غیره) یادگیری بنیان‌گذار برای راه‌اندازی یک شرکت را افزایش می‌دهد. برای یادگیری مؤثر، بنیان‌گذاران اغلب فرضیه‌های ابطال‌پذیر را تدوین می‌کنند، حداقل محصول قابل دوام (MVP) می‌سازند و تست A/B را انجام می‌دهند.

طراحی مدل کسب‌وکار

با آموخته‌های کلیدی از اعتبارسنجی بازار، تفکر طراحی و استراتژی نوآوری مدارم، بنیان‌گذاران می‌توانند یک مدل کسب‌وکار طراحی کنند. با این حال، مهم است که قبل از اینکه به قدر کافی اعتبار سنجی بازار را نیاموخته‌اید، سریع وارد مدل‌های تجاری نشوید. پل گراهام گفت «چیزی که من به بنیان‌گذاران می‌گویم این است که در ابتدا زیاد نگران مدل کسب‌وکار نباشند. مهم‌ترین کار در ابتدا ساختن چیزی است که مردم می‌خواهند. اگر این کار را انجام ندهید، اهمیتی ندارد که مدل کسب‌وکار شما چقدر هوشمندانه است.» در ادامه موضوع استارت آپ چیست، اهداف استارتاپ را مورد بررسی قرار می­دهیم.

اهداف یک استارت آپ چیست؟ 

یک عامل کلیدی دیگر وجود دارد که استارت‌آپ‌ها را از سایر شرکت‌ها متمایز می‌کند: سرعت و رشد. هدف استارت‌آپ‌ها عملی کردن سریع ایده‌ها است. آن‌ها اغلب این کار را از طریق فرآیند آزمون‌وخطا انجام می‌دهند که در آن به طور مداوم محصولات را از طریق بازخورد و داده‌های مصرف بهبود می‌بخشند. اغلب اوقات، یک استارت‌آپ با طرح اولیه یک محصول به نام حداقل محصول پذیرفتنی (MVP) شروع می‌شود که آن را آزمایش و بازبینی می‌کند تا زمانی که آماده عرضه به بازار شود.

در حالی که استارت‌آپ‌ها در حال ارتقای محصولات خود هستند، از سوی دیگر به دنبال گسترش سریع پایگاه‌های مشتریان خود نیز هستند. این پایگاه به آن‌ها کمک می‌کند تا سهم‌ بازار خود را به‌طور فزاینده‌تری تثبیت کنند که به نوبه خود باعث افزایش درآمد و رشد بیشتر محصولات و مشتریان می‌شود.

این رشد و نوآوری سریع معمولاً، به طور ضمنی یا صریح، در خدمت یک هدف نهایی است: عمومی شدن. زمانی که یک شرکت از ورود سرمایه گذاری عمومی استقبال کند ، فرصتی را برای سرمایه‌گذاران اولیه ایجاد می‌کند تا سرمایه خود را نقد کرده و پاداش خود را به دست آورند، مفهومی در اصطلاح استارتاپی که به عنوان «خروج» شناخته می‌شود.

در راستای موضوع استارت آپ چیسا، پیشنهاد میکنیم مقاله بهترین استارتاپ های جهان را مطالعه کنید.

همه چیز درباره استارتاپ

بودجه استارت‌آپ ‌ها چگونه تأمین می‌شود؟

حالا که متوجه شدید استارت آپ چیست و چه اهداف و اصولی دارد، باید با سیستم سرمایه در آنها نیز آشنا شوید. استارت‌آپ‌ها معمولاً از طریق چند ایجاد چند راند تأمین مالی سرمایه جذب می کنند:

یک مرحله مقدماتی وجود دارد که به عنوان بوت استرپینگ شناخته می‌شود، زمانی که بنیان‌گذاران، دوستان و خانواده آن‌ها در کسب‌وکار سرمایه‌گذاری می‌کنند.

پس از آن، سرمایه اولیه از سوی به اصطلاح «سرمایه‌گذاران فرشته» تأمین می‌شود. افرادی با خالص دارایی بالا که در شرکت‌هایی که در مرحله مقدماتی هستند سرمایه‌گذاری می‌کنند.

در مرحله بعد، دورهای سرمایه‌گذاری سری  A، B،C  و D وجود دارد که عمدتاً توسط شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر انجام می‌شوند که ده ها تا صدها میلیون دلار در شرکت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند.

در نهایت، یک استارت‌آپ ممکن است تصمیم بگیرد که به یک شرکت سهامی عام تبدیل شود و از طریق یک IPO، خرید توسط یک شرکت اکتساب با هدف خاص (SPAC) یا با فهرست شدن مستقیم در بورس اوراق بهادار، سرمایه خارجی را جذب کند. هرکسی می‌تواند در یک شرکت سهامی عام سرمایه‌گذاری کند و بنیان‌گذاران استارت‌آپ و حامیان اولیه می‌توانند سهام خود را بفروشند تا سود بالایی از سرمایه‌گذاری خود کسب کنند.

شایان ذکر است که مراحل اولیه تأمین مالی استارت‌آپ‌ها محدود به افرادی است که داری سرمایه قابل‌ملاحظه ای هستند، این افراد سرمایه‌گذاران معتبر نامیده می‌شوند، زیرا کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC) معتقد است که درآمدهای بالای و دارایی خالص به استارت‌آپ‌ها کمک می‌کند تا در برابر ضرر احتمالی مقاومت کنند.

طبق گزارشی که توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا برکلی و استنفورد تهیه شده است، در حالی که همه خواهان بازدهی بیش از 200000 درصدی هستند که پیتر تیل در سرمایه‌گذاری خود در استارتاپ کوچکی به نام فیس بوک دید، اکثریت قریب به اتفاق (حدود 90٪) استارت‌آپ‌ها شکست می‌خورند. این آمار به این معنی است که سرمایه‌گذاران در مراحل اولیه ممکن است با 0٪ بازده سرمایه‌گذاری خود مواجه شوند.

چگونه استارت‌آپ ‌ها موفق می‌ شوند؟

در ادامه موضوع استارت آپ چیست، حالا باید بدانید که موفقیت استارتاپ ها به چه عواملی بستگی دارد. در حالی که بسیاری از استارت‌آپ‌ها در نهایت شکست می‌خورند، همه دچار این سرنوشت نمی‌شوند. برای موفقیت یک استارت‌آپ، افراد برجسته زیادی باید هماهنگ شوند و به سؤالات حیاتی پاسخ داده شود.

آیا تیم با علاقه‌ای وافر نسبت به ایده خود اشتیاق دارد؟ راز موفقیت در اجرا است. اگر تیم آماده انجام هر کاری برای حمایت از یک طرح نباشد حتی یک ایده فوق‌العاده می‌تواند در جذب مخاطبان خود شکست بخورد.

آیا بنیانگذاران تخصص کافی دارند؟ بنیانگذاران باید همه چیز را در مورد فضایی که در آن فعالیت می کنند بدانند.

آیا موسسان حاضرند زمان لازم را برای این کار اختصاص دهند؟ کارمندان در اوایل کار استارت‌آپ‌ها اغلب برنامه های کاری فشرده ای دارند. یک نظرسنجی در سال 2018 توسط MetLife و اتاق بازرگانی ایالات متحده نشان داد که صاحبان استارت‌آپ‌ها تعداد روزهای کاری بیش از 14 ساعت را ثبت می‌کنند. اگر تیمی مایل نباشد بیشتر ساعات بیداری خود را به یک ایده اختصاص دهد، ممکن است برای پیشرفت با مشکل مواجه شود.

چرا این ایده و چرا اکنون؟ آیا این یک ایده جدید است و اگر چنین است، چرا مردم قبلاً آن را امتحان نکرده‌اند؟ اگر این‌طور نیست، چه چیزی باعث می‌شود تیم استارت‌آپ به طور انحصاری قادر به حل مشکل باشد؟

وسعت بازار چقدر است؟ اندازه بازار استارت آپ، مقیاس فرصت آن را مشخص می‌کند. شرکت‌هایی که به فناوری‌های خاص علاقه دارند ممکن است از رقبای خود پیشی بگیرند، اما تا کی؟ بازارهای بسیار کوچک ممکن است منتهی به اوضاع مالی شوند که برای بقا به اندازه کافی بزرگ نباشند.

اگر یک استارتاپ بتواند به همه این سؤالات پاسخ دهد، ممکن است شانس بیشتری داشته باشند و جزء ده درصد از شرکت‌های استارت آپی شوند که دوام می‌آورند.

راهنمای اخذ ویزای استارتاپ انگلیس در سال 2022 

چگونه در استارتاپ ها سرمایه‌گذاری کنیم

متأسفانه، سرمایه‌گذاری استارت آپی در بسیاری موارد در دسترس عموم مردم نیست.

برای دسترسی به مطلوب‌ترین استارت‌آپ‌های نوپا یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر که بهترین بازدهی را در سطح Thiel دارند، باید یک سرمایه‌گذار معتبر باشید. به عبارت ساده، این بدان معناست که شما حداقل 200000 دلار درآمد سالانه یا حداقل یک میلیون دلار دارایی خالص، بدون احتساب محل اقامت اولیه خود، دارید. همچنین اگر به عنوان مشاور حرفه‌ای سرمایه‌گذاری کار می‌کنید، ممکن است بتوانید بدون در نظر گرفتن درآمد یا دارایی خالص، مستحق جایگاه سرمایه‌گذار معتبر شوید.

کسب و کار استارتاپی چیست؟

با این حال، اگر وضع مالی شما با هیچ یک از این صورت‌حساب‌ها مطابقت ندارد، هنوز گزینه‌های دیگری برای شما وجود دارد. سایت‌های تأمین مالی جمعی (کراودفاندینگ) مانند WeFunder یا Seedinvest به همه افراد امکان می‌دهند تا در ازای یک مبلغ کمی در یک سهم ناچیزی از استارت‌آپ ها مشارکت و سرمایه گذاری کنند. Seedinvest دارای فرصت‌های از پیش بررسی شده و حداقل سرمایه‌گذاری 500 دلاری است که این عدد پنجاه برابر کمتر از حداقل سرمایه گذاری مورد نیاز در سایت هایی با دسترسی سرمایه‌گذاران معتبراست که به دنبال ورود به بازی سرمایه‌گذاری استارتاپ هستند. در ادامه موضوع استارت آپ چیست به بررسی استارتاپ های داخلی و خارجی میپردازیم.

استارت‌آپ‌ های داخلی

استارت‌آپ‌ های داخلی شکلی از کارآفرینی شرکتی هستند. شرکت‌های بزرگ یا معتبر اغلب سعی می‌کنند با راه‌اندازی «استارت‌آپ‌های داخلی»، بخش‌های کسب‌وکار جدیدی ایجاد کنند که در کنار سایر بخش‌های شرکت، نوآوری را ارتقا می‌دهند. به عنوان مثال می‌توان به آزمایشگاه‌های بل اشاره کرد که یک واحد تحقیقاتی در شرکت بِل‌سیستم‌اند‌تارگت‌‌ کورپریشن است (به عنوان یک استارت‌آپ داخلی فروشگاه‌های زنجیره‌ای Dayton شروع به کار کرد) و three degrees، محصولی که توسط یک استارت‌آپ داخلی مایکروسافت توسعه یافته است. شرکت‌هایی مانند گوگل برای سازگاری داخلی با استارت‌آپ‌ها، اقداماتی انجام داده‌اند تا استارت‌آپ‌های خریداری‌شده و کارکنان آن‌ها در دفاتر خود احساس راحتی کنند، به عنوان مثال حتی به آن‌ها اجازه می‌دهند سگ‌های خود را به محل کار بیاورند.

استارتاپ های یونیکورن

برخی استارت‌آپ‌ها رشد کرده و تبدیل به یونیکورن می‌شوند، یعنی شرکت‌های استارت‌آپ خصوصی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار. این اصطلاح در سال 2013 توسط آیلین لی سرمایه‌دار ریسک‌پذیر ابداع شد و حیوان افسانه‌ای را برای نشان دادن نادر بودن آماری چنین سرمایه‌گذاری‌های موفقی انتخاب کرد. طبق گزارش روزنامه «Tech Crunch» تا می 2019، 452 یونیکورن وجود داشته است و بیشتر آن‌ها در ایالات‌متحده آمریکا و پس از آن چین قرار دارند. یونیکورن ها در چند کشور متمرکز شده‌اند. پرچم‌دار شرکت‌های یونیکورن، ایالات‌متحده با 196 شرکت، چین با 165، هند با 65 و بریتانیا با 16 شرکت هستند. بزرگ‌ترین شرکت‌های یونیکورن شامل آنت فایننشال «Ant Financial»، بایت دانس «ByteDance»، DiDi، اوبر «Uber»، شیانومی و ایر‌بی‌‌ان‌‌بی «Airbnb» هستند. هنگامی که ارزش یک شرکت بیش از 10 میلیارد دلار باشد، شرکت به عنوان دکا‌کورن نامیده می‌شود. زمانی که ارزش شرکت بیش از 100 میلیارد دلار آمریکا باشد، از نام هکتوکورن «Hectocorn» استفاده میشود.

 

استارتاپ خود را راه اندازی کنید!

در این مطلب به شما گفتیم استارت آپ چیست، چه اصول و اهدافی دارد و چگونه باید در آنها موفق عمل کرد. در صورتی که قصد دارید استارتاپ خود را راه اندازی کرده و از طریق آن ویزای استارتاپ دریافت کنید، می­­توانید از مشاوره رایگان اپلای 4 بهره مند شوید. برای دریافت مشاوره تخصصی یا خدمات مربوط به استارتاپ ­ها، با مجموعه تماس حاصل فرمایید.

تلگرام
واتساپ
لینکدین
ایمیل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چرا Apply4Residency ؟

مشاوره انتخاب مسیر صحیح

تضمین کیفیت خدمات

قیمت و روش پرداخت منصفانه

رزرو وقت مشاوره

خدمات مشاوره

برای ارتباط با کارشناس فرم زیر را تکمیل نمایید.

مشاوره

برای ارتباط با مشاوران، فرم زیر را تکمیل کنید.