apply4residency
Search
Close this search box.

معرفی انواع استارتاپ | بررسی انواع استارت آپ ها

معرفی انواع استارتاپ

در این نوشته شما میخوانید:

 

هنگامی که اکثریت مردم به استارتاپ فکر می کنند، یک استارتاپ در حوزه فناوری مستقر در سیلیکون ولی مانند فیس بوک یا گوگل به ذهنشان خطور می کند، با این حال هر استارتاپی برای تسلط بر یک صنعت ساخته نشده است؛ و همه آنها در حوزه فناوری فعالیت نمی کنند. انواع استارتاپ به ۶ دسته مختلف تقسیم می‌شوند که از استارت ‌آپ‌ های فناوری رشد محور تا فروشگاه ‌های مواد غذایی خانوادگی را شامل می ‌شود.

برخلاف تصور مرسوم، همه استارت آپ ها شرکت های فناوری مستقر در سیلیکون ولی نیستند. از انواع استارت ‌آپ ‌های سبک زندگی گرفته تا سازمان‌های تاثیرگذار بر محیط ‌زیست و اجتماعی را می توان راه اندازی کرد. استارت آپ در اصل یک مدل کسب و کار دائمی نیست، بلکه مرحله آغازین حیاتی یک کسب و کار است.

 

استارت آپ چیست؟

اصطلاح استارت آپ به شرکتی اطلاق می شود که در مراحل اولیه فعالیت خود قرار دارد. انواع استارتاپ ‌ها توسط یک یا چند کارآفرین تاسیس می‌ شوند و قصد دارند محصول یا خدماتی را توسعه دهند که معتقدند تقاضا برای آن وجود دارد. این شرکت ها عموما با هزینه های بالا و درآمد محدود شروع به کار می کنند، به همین دلیل است که به دنبال جمع آوری سرمایه از منابع مختلفی مانند سرمایه گذاران ریسک پذیر هستند. برای آشنایی بیشتر پیشنهاد میکنیم مقاله استارتاپ چیست را نیز مطالعه کنید.

 

نکات کلیدی

  • استارت آپ شرکتی است که در مراحل اولیه کسب و کار قرار دارد.
  • بنیانگذاران معمولا استارت ‌آپ ‌های خود را تامین مالی می‌ کنند و ممکن است پیش از شروع به کار برای جذب سرمایه ‌گذاری خارجی تلاش کنند.
  • منابع مالی شامل خانواده و دوستان، سرمایه گذاران ریسک پذیر، تامین مالی جمعی و وام می باشد.
  • استارت ‌آپ‌ ها همچنین باید محل کسب و کار و ساختار قانونی خود را در نظر بگیرند.
  • استارت ‌آپ ‌ها با ریسک بالایی همراه هستند زیرا شکست بسیار محتمل است، اما همچنین می ‌توانند مکان ‌های بسیار منحصربه‌فردی برای کار با مزایای عالی، تمرکز بر نوآوری و فرصت ‌های عالی برای یادگیری باشند.

درک استارت آپ ها

استارت ‌آپ ‌ها شرکت‌ ها یا سرمایه ‌گذاری‌ هایی هستند که بر روی یک محصول یا خدمات واحدی که بنیانگذاران قصد دارند به بازار عرضه کنند، متمرکز هستند. برای انواع استارتاپ این یک مورد کاملاً معمول است یک مدل کسب ‌و کار کاملا توسعه‌ یافته ندارند و مهمتر از آن، فاقد سرمایه کافی برای حرکت به مرحله بعدی کسب و کار هستند. اکثر این شرکت ها در ابتدا توسط بنیانگذارانشان تامین مالی می شوند.

بسیاری از استارت آپ ها برای دریافت بودجه بیشتر به دیگران از جمله خانواده، دوستان و سرمایه گذاران ریسک پذیر مراجعه می کنند. سیلیکون ولی به‌خاطر جامعه سرمایه ‌گذاری ریسک ‌پذیر قوی ‌اش شناخته می ‌شود و مقصدی محبوب برای انواع استارت ‌آپ ‌ها است، اما به ‌طور گسترده ‌ای به‌ عنوان مورد تقاضا ترین عرصه در نظر گرفته می ‌شود.

انواع استارتاپ ‌ها می ‌توانند از سرمایه اولیه برای سرمایه ‌گذاری در تحقیقات و توسعه طرح ‌های تجاری خود استفاده کنند. تحقیقات بازار به تعیین تقاضا برای یک محصول یا خدمات کمک می کند، در حالی که یک طرح تجاری جامع بیانیه ماموریت، چشم انداز و اهداف شرکت و همچنین استراتژی های مدیریت و بازاریابی را مشخص می کند.

چند سال اول برای استارت آپ ها بسیار مهم است چرا که زمانی است که کارآفرینان باید از آن برای تمرکز بر افزایش سرمایه و توسعه یک مدل کسب و کار استفاده کنند.

ملاحظات خاص

عوامل مختلفی وجود دارد که کارآفرینان باید در هنگام تلاش برای راه اندازی استارت آپ خود و شروع فعالیت به آن ها فکر کنند. ما برخی از رایج ترینشان را در زیر فهرست کرده ایم.

موقعیت مکانی انواع استارتاپ ها

موقعیت مکانی می تواند باعث پیروزی یا شکست هر کسب و کاری شود. و اغلب یکی از مهم ترین ملاحظات برای هر کسی است که وارد دنیای تجارت می شود. استارت ‌آپ‌ ها باید تصمیم بگیرند که آیا کسب‌ و کارشان به صورت آنلاین، در دفتر یا دفتر خانگی یا در یک فروشگاه قرار می گیرد. مکان بستگی به محصول یا خدمات ارائه شده دارد.

برای مثال، یک استارت ‌آپ فناوری که سخت ‌افزار واقعیت مجازی می ‌فروشد، ممکن است به یک فروشگاه فیزیکی نیاز داشته باشد تا به مشتریان نمایش چهره به چهره ویژگی ‌های پیچیده محصول را عرضه کند.

 

معرفی انواع استارت آپ ها

 

ساختار قانونی در انواع استارتاپ

مورد با اهمیت دیگر در مورد انواع استارتاپ این است که باید در نظر داشته باشند که کدام ساختار قانونی به بهترین وجه با نهاد آن ها سازگار است. مالکیت انحصاری برای بنیان گذار که کارمند اصلی یک کسب و کار نیز هست، مناسب است. شراکت ها یک ساختار قانونی قابل دوام برای مشاغلی هستند که متشکل از چندین نفر هستند که مالکیت مشترک دارند و همچنین ایجاد آن ها نسبتا ساده است. مسئولیت شخصی را می توان با ثبت استارت آپ به عنوان یک شرکت با مسئولیت محدود (LLC) کاهش داد.

انواع استارت آپ ها چگونه تأمین مالی می‌کنند؟

استارت ‌آپ ‌ها اغلب با مراجعه به خانواده و دوستان یا با استفاده از سرمایه‌ گذاران ریسک پذیر، سرمایه جمع ‌آوری می‌‌کنند. این گروهی از سرمایه‌گذاران حرفه‌ای است که در تأمین مالی استارت آپ ها تخصص دارند. تامین مالی جمعی برای بسیاری از افراد به روشی مناسب برای دستیابی به پول نقدی که برای حرکت رو به جلو در فرآیند کسب و کار نیاز دارند تبدیل شده است. این کارآفرین یک صفحه تامین مالی جمعی را به صورت آنلاین راه اندازی می کند و به افرادی که به شرکت اعتقاد دارند، این امکان را می دهد که پول اهدا کنند.

ممکن است انواع استارتاپ ها از اعتبار بانکی برای شروع فعالیت خود استفاده کنند. یک سابقه اعتباری عالی ممکن است برای استارتاپ این امکان را فراهم آورد تا از یک خط اعتباری به عنوان تامین مالی استفاده کند. این گزینه بیشترین ریسک را دارد، به خصوص اگر راه اندازی ناموفق باشد. سایر شرکت ها وام های تجاری کوچکی را برای کمک به رشد انتخاب می کنند. بانک‌ ها معمولا چندین گزینه تخصصی برای مشاغل کوچک در دسترس دارند؛ وام خرد محصولی کوتاه ‌مدت و کم بهره است که برای استارت ‌آپ ‌ها طراحی شده است. برای واجد شرایط بودن اغلب به یک طرح تجاری دقیق نیاز است.

پیشنهاد میکنیم مقاله ویزای استارتاپ چیست؟ را مطالعه کنید.

مزایا و معایب انواع استارت آپ ها

کار کردن برای یک استارت آپ مزایای مختلفی دارد. مسئولیت بیشتر و فرصت های یادگیری دو مورد از این مزایا است. از آنجایی که انواع استارت ‌آپ ‌ها نسبت به شرکت ‌های بزرگ و ریشه دار کارمندان کمتری دارند از این رو کارمندان تمایل دارند مسئولیت های مختلفی را بر عهده بگیرند و در نقش ‌های مختلف کار کنند که منجر به مسئولیت ‌پذیری بیشتر و همچنین ایجاد فرصت ‌هایی برای یادگیری می ‌شود.

انواع استارتاپ‌ ها طبیعت آرامتری دارند و با ساعات کاری منعطف، افزایش تعامل کارکنان و انعطاف ‌پذیری، محیط کار را بیشتر به یک تجربه عمومی تبدیل می ‌کنند. استارت ‌آپ ‌ها مزایای بهتری در محل کار ارائه می دهند، مانند مهد کودک برای کودکان، غذای رایگان و هفته ‌های کاری کوتاه ‌تر.

کار در استارت‌ آپ ‌ها نیز می‌ تواند مفیدتر باشد، زیرا از نوآوری استقبال می ‌شود و مدیران به کارمندان با استعداد اجازه می ‌دهند تا ایده‌ های خود را با نظارت کمی اجرایی کنند.

یکی از معایب اولیه استارت آپ افزایش ریسک است. این موضوع در درجه اول در مورد موفقیت و طول عمر یک استارت آپ صدق می کند. کسب ‌و کارهای جدید باید پیش از شروع سودآوری، خود را ثابت کرده و سرمایه خود را افزایش دهند. راضی نگه داشتن سرمایه گذاران نسبت به پیشرفت استارت آپ بسیار مهم است. خطر تعطیلی یا نداشتن سرمایه کافی برای ادامه عملیات پیش از کسب سود همیشه وجود دارد.

ساعات طولانی مشخصه استارت‌ آپ ‌ها است، زیرا همه برای رسیدن به یک هدف کار می ‌کنند تا موفقیت استارت ‌آپ را ببینند. این امر می تواند منجر به داشتن لحظات پر استرس و گاهی اوقات ساعات جبرانی شود که متناسب با ساعات کار نیست. رقابت نیز همیشه بالا است زیرا تعداد بسیاری از استارت آپ ها روی یک ایده کار می کنند.

مزایا

  • فرصت های بیشتر برای یادگیری
  • افزایش مسئولیت
  • انعطاف پذیری
  • مزایای محل کار
  • تشویق
  • ساعت کاری منعطف

معایب

  • ریسک شکست
  • نیاز به افزایش سرمایه
  • استرس زیاد
  • محیط کسب و کار رقابتی

 

نمونه هایی از انواع استارت آپ ها

Dotcoms یک استارتاپ رایج در دهه 1990 بود. در این مدت به دلیل جنون سرمایه گذاران برای حدس و گمان در مورد ظهور این مشاغل جدید، سرمایه گذاری ریسک‌پذیر همیشه وجود داشت. متأسفانه در نهایت بیشتر این استارت‌ آپ ‌های اینترنتی به دلیل نقص ‌های عمده در طرح ‌های تجاریشان، مانند نداشتن مسیری برای کسب درآمد پایدار، شکست خوردند. با این حال تعداد انگشت شماری از شرکت ها با ترکیدن حباب دات کام توانستند جان سالم به در بردند. آمازون (AMZN) و eBay (EBAY) دو نمونه هستند.

بسیاری از استارت آپ ها در چند سال اول شکست می خورند. به همین دلیل این دوره اولیه مهم است. کارآفرینان باید پول بیابند، یک مدل کسب و کار و طرح تجاری ایجاد کنند، پرسنل کلیدی را استخدام کنند، جزئیات پیچیده ای مانند سهام برای شرکا و سرمایه گذاران را بررسی کنند و برای بلندمدت برنامه ریزی کنند. بسیاری از موفق‌ترین شرکت ‌های امروزی (مایکروسافت (MSFT)، اپل (AAPL) و متا (FB) که قبلا فیسبوک نام داشت) به عنوان استارت ‌آپ شروع به کار کردند و در نهایت به شرکت ‌های سهامی عام تبدیل شدند.

 

چگونه یک شرکت استارت آپی تاسیس کنیم؟

اولین قدم برای راه اندازی یک استارت آپ داشتن یک ایده عالی است و گام بعدی انجام تحقیقات بازار برای تعیین این مورد است که این ایده چقدر امکان پذیر است و بازار فعلی برای ایده شما چگونه به نظر می رسد است. پس از انجام تحقیقات بازار، ایجاد یک طرح تجاری که ساختار، اهداف، ماموریت، ارزش ‌ها و اهداف شرکت شما را مشخص می ‌کند، قدم بعدی است.

یکی از مهم ترین گام ها برای راه‌اندازی انواع استارتاپ ها در هر حوزه‌ای تامین بودجه است. تامین بودجه می تواند از طریق پس انداز، دوستان، خانواده، سرمایه گذاران یا وام باشد. پس از جمع آوری بودجه، مطمئن شوید که تمام کارهای قانونی و اداری را به درستی انجام داده اید. این به معنای ثبت کسب و کار شما و دریافت هر گونه مجوز یا گواهی مورد نیاز است. پس از این، یک مکان تجاری ایجاد کنید. سپس یک برنامه تبلیغاتی برای جذب مشتری، ایجاد پایگاه مشتری و تطبیق با رشد کسب و کار خود ایجاد کنید.

 

مزایای کار برای یک استارت آپ چیست؟

مزایای کار در استارت آپ شامل فرصت های بیشتر برای یادگیری، افزایش مسئولیت، ساعات کاری منعطف، محیط کاری آرام، افزایش تعامل با کارکنان، مزایای خوب در محل کار و نوآوری است.

انواع استارتاپ ها چگونه ارزش‌گذاری می‌شوند؟

ارزش گذاری یک استارت آپ می تواند دشوار باشد زیرا استارت آپ ها معمولا طول عمری ندارند که در آن موفقیت خود را تعیین کنند. انواع استارت ‌آپ ‌ها نیز تا چند سال پس از راه‌ اندازی، سود یا حتی درآمدزایی ندارند. به این ترتیب، استفاده از معیارهای سنتی صورت ‌های مالی برای ارزیابی ‌ها کاربرد ندارد. برخی از بهترین راه‌ ها برای ارزش ‌گذاری یک استارت ‌آپ شامل هزینه‌ های تکراری، مضارب بازار، جریان نقدی تخفیف ‌یافته و ارزیابی مرحله ‌ای است.

راه ‌اندازی یک شرکت می ‌تواند یک سرمایه‌‌گذاری دشوار اما سودآور باشد. داشتن یک ایده عالی و تلاش برای ارائه آن به بازار با چالش‌هایی مانند جذب سرمایه، کارمندان، بازاریابی، کارهای قانونی و مدیریت امور مالی همراه است. با این حال، به خاطر داشته باشید که استارت آپ ها منجر به افزایش رضایت شغلی و امکان به جا گذاشتن یک میراث می شوند.

 

بررسی انواع استارتاپ ها برای شناخت

 

تعریف استارت آپ: همه چیز درباره استارت آپ

گاهی اوقات به نظر می رسد که امروزی ترین کلمه “استارت آپ” باشد.

در مراکز فناوری مانند سیلیکون ولی، سنگاپور یا هر مرکز استارت آپی، بسیاری درگیر تشکیل یا حتی راه اندازی استارت آپ های خود هستند.

در حالی که تعریف رایج از یک استارتاپ به عنوان «شرکت فناوری با کمتر از 100 نفر» اشتباه نیست اما در توضیح کل فلسفه آن ناتوان است.

بیایید تعریف استارتاپ را طبق تعریف مرد افسانه ای سیلیکون ولی یعنی استیو بلنک بررسی کنیم.

معرفی بهترین استارتاپ های جهان 

تعریف استارت آپ

برای سالیان متمادی، سرمایه ‌گذاران با انواع استارت‌ آپ ‌ها به‌ عنوان کسب ‌و کارهای کوچک برخورد می‌ کردند. این موضوع یک مشکل واقعی بود چرا که تفاوت مفهومی و سازمانی زیادی بین یک استارت آپ، یک کسب و کار کوچک و یک شرکت بزرگ وجود دارد.

 

استارت آپ چیست؟

به گفته استیو بلنک، استارت ‌آپ یک «سازمان موقتی است که برای جستجوی یک مدل تجاری قابل تکرار و مقیاس ‌پذیر طراحی شده است»، در حالی که کسب ‌و کار کوچک بر اساس مدل کسب ‌و کار ثابت اجرا می ‌شود.

برای یک بنیانگذار استارت آپ، این مفهوم به معنای سه کارکرد اصلی زیر است:

  • ارائه چشم اندازی از یک محصول با مجموعه‌ای از ویژگی‌ها.
  • ایجاد یک سری سناریو از مدل کسب و کار در رابطه با مشتریان، توزیع ها و امور مالی شرکت.
  • بر اساس رفتار مشتریان، همانطور که مدل پیش بینی می کند، دانسته شود که آیا مدل مناسب است یا خیر.

شش نمونه از انواع استارتاپ به گفته استیو بلنک

به گفته استیو بلنک انواع استارتاپ به 6 دسته مختلف تقسیم می‌شوند.

1. استارت ‌آپ ‌های سبک زندگی: افراد خوداشتغال

کارآفرینان سبک زندگی در حالی زندگی دلخواه خود را می گذرانند که برای هیچ کس جز خودشان کار نمی کنند. در سیلیکون ولی، کدنویسان آزاد یا طراحان وب دارای چنین حرفه ای هستند که به دلیل اشتیاق بسیار، عاشق شغل خود هستند.

2. استارت آپ های کسب و کار کوچک: تغذیه خانواده

کسب و کارهای کوچک عبارتند از خواربارفروشی، آرایشگاه، نانوا، آژانس مسافرتی، نجاری، برق و غیره. این افراد کسانی هستند که کسب و کار خود را برای تغذیه خانواده اداره می کنند. کارآفرینی کسب و کارهای کوچک برای بزرگ شدن طراحی نشده اند.

3. استارت آپ های مقیاس پذیر: ساخته برای بزرگ شدن

گوگل، اوبر، فیس‌ بوک، توییتر آخرین نمونه ‌هایی از استارت ‌آپ ‌های مقیاس ‌پذیر هستند. بنیانگذاران از همان ابتدا معتقد بودند که قرار است دنیا را تغییر دهند.

چنین استارت آپ هایی بهترین ها و باهوش ترین ها را استخدام می کنند. آنها همیشه به دنبال یک مدل تجاری قابل تکرار و مقیاس پذیر هستند. وقتی این مدل را پیدا می کنند، شروع به جستجوی سرمایه های ریسک پذیر بیشتری برای تقویت کسب و کار خود می کنند. انواع استارت ‌آپ‌ های مقیاس ‌پذیر اغلب در خوشه ‌های نوآوری (سیلیکون ولی، شانگهای، نیویورک، بوستون، اسرائیل و غیره) با هم گروه می ‌شوند.

4. استارت آپ های قابل خرید: ساخته شده برای خرید

در طول پنج سال گذشته، استارت آپ هایی که راهکارهای وب و اپلیکیشن موبایل را ارائه می دهند، به شرکت های بزرگتر فروخته شده اند. گرایش به این نمونه از انواع استارتاپ روز به روز محبوبیت بیشتری پیدا می کند.  هدف آنها ساختن یک شرکت میلیارد دلاری نیست، بلکه فروخته شدن به یک شرکت بزرگتر با پول نقد است.

5. استارت آپ های شرکت های بزرگ: نوآوری کنید یا بمیرید

شرکت های بزرگ مدت عمر محدودی دارند. تغییرات در ترجیحات مشتری، فناوری ‌های جدید، مسائل مربوط به قوانین، رقبای جدید که فشار ایجاد می ‌کنند و شرکت ‌های بزرگ را مجبور می ‌کنند تا محصولات نوآورانه جدیدی را برای مشتریان جدید در بازارهای جدید (به عنوان مثال گوگل و اندروید) ایجاد کنند.

6. استارتاپ های اجتماعی: ماموریت – تفاوت

آنها پرشور هستند و برای تاثیرگذاری انگیزه دارند. با این حال برخلاف انواع استارت ‌آپ‌ های مقیاس ‌پذیر، ماموریت آن‌ ها این است که جهان را به مکانی بهتر تبدیل کنند، نه به خاطر ثروت، بلکه برای یک ایده.

برنده شدن در زمین

اول از همه باید ایده خوبی داشته باشید، چیزی که مردم از آن استفاده کنند، دوستش داشته باشند و نتوانند بدون آن زندگی کنند، چیزی که زندگی آنها را برای بهتر شدن تغییر دهد.

گای کاوازاکی، سرمایه‌ گذار، نویسنده و کارشناس بازاریابی سیلیکون ولی، انواع استارت ‌آپ را با دوستیابی آنلاین مقایسه کرد. به گفته کاوازاکی، سرمایه‌ گذارانی که به صحبت‌ های شما گوش می‌ دهند به کل پیشینه شما علاقه‌ای ندارند، شما را نمی ‌شناسند و نمی ‌خواهند دوست شما باشند. در این مسابقه 3 دقیقه ‌ای سخت، فقط یک چیز مهم است: کارتان درست است یا نه.

نکاتی برای ارائه در سخنرانی عمومی وجود دارد که نباید هنگام طرح ایده استارت آپ خود از آنها غافل شوید، مانند طراحی ارائه مناسب و مدت زمان ارائه آن. شما باید درباره افرادی که به آنها پیشنهاد می دهید تحقیق کنید تا برای آنها مرتبط و جالب باشید و بتوانید توجه آنها را جلب کنید.

انواع استارتاپ چگونه بنیان نهاده می‌شوند؟

به احتمال زیاد یک استارت آپ و یک کسب و کار کوچک از یک ایده صرف و با پول خود بنیانگذار یا دوستان/خانواده یا وام بانکی شروع می شود. بعدتر یک استارت ‌آپ موفق از سرمایه‌ گذاران ریسک پذیر یا IPO بودجه دریافت می ‌کند. با هر سرمایه گذاری، یک سرمایه گذار بخشی از شرکت را تصاحب می کند و مالک مشترک استارتاپ می شود.

شروع به کار استارت آپ شما

ایده شما برنده زمین شده است و منابع مالی خود را پیدا کردید. بنابراین اکنون باید شروع به کار و ساخت شرکت خود کنید. مراحلی هست که در واقع کار باید خود را شروع کنید.

مانند هر شرکت تازه تاسیس دیگری، باید در مورد بازار تحقیق کنید و ببینید آیا واقعا به آنچه می خواهید ارائه دهید نیاز است یا خیر.

یکی دیگر از کارهایی که به شما کمک می کند طراحی یک محصول مینیمال است، زیرا چیزی که در ذهن داشتید و محصول نهایی بسیار دور از یکدیگر خواهند بود، اما فقط مطمئن شوید که قسمت های اساسی آن را حفظ می کنید تا در نهایت با یک محصول کاملا متفاوت مواجه نشوید.

مرحله ارتقا یافتن انواع استارتاپ ها

به‌عنوان یک استارت ‌آپ، احتمالا بودجه کافی ندارید، با این حال، هنوز باید رشد کنید و خودتان را بازاریابی کنید و همانطور که همه می ‌دانیم، به سرمایه‌ گذاری در بازاریابی نیز نیاز دارید.

ابزارهای مختلفی برای انواع استارت آپ ها وجود دارد که می توانید از آنها برای رشد استفاده کنید، اما برخی از آنها می توانند نسبتا گران باشند. با این حال خوشبختانه راه‌ های زیادی وجود دارد که می ‌توانید کسب و کار خود را بدون هزینه‌ های اضافی ارتقا دهید یا حداقل هزینه ها را به حداقل برسانید.

به عنوان مثال، باید به سئو توجه کنید. بهینه سازی سیستم جستجو را نمی توان در دنیای گوگل نادیده گرفت. سئو می تواند برای کمپین بازاریابی انواع استارتاپ ها بسیار مهم باشد.

نکته مهم دیگری که باید روی آن تمرکز کرد، کمپین های بازاریابی ایمیلی است. ادعا می شود که «استاندارد طلایی بازاریابی» است. اخبار مربوط به آپدیت محصولات، قیمت ها و تخفیف های ویژه و اخبار شرکت باید برای مشتریان شما ارسال شود. متن ایمیل های خود را کوتاه نگه دارید و از آزار مشتریان خودداری کنید. در مورد خط موضوع خود درست فکر کنید: برای جلوگیری از از دست دادن خواننده، باید جذاب باشد.

استارت آپ شما دیگر یک استارت آپ نیست

یک استارتاپ در واقع یک اشتیاق و انگیزه متمرکز بر یک ایده است. برای یافتن راهی برای موفقیت (غلبه بر موانع حتی غیرممکن برای صعود) از سد مشکلات بی شماری عبور می کند اما در واقع این یک سفر دیوانه وار در جایی و به نحوی به پایان می رسد.

سوال این است که چه زمانی دیگر در دسته انواع استارتاپ نیستید؟

وقتی یک استارت آپ به مانند هر شرکت دیگری می شود و وضعیت «استارت آپی» خود را از دست می دهد، آنگاه سوال این است که این نقطه عطف کجاست؟

آدام دی اوجلی، یکی از همکاران شرکت سرمایه گذاری ریسک پذیر True Ventures مستقر در سانفرانسیسکو، بیان می کند که یک شرکت، یکی از انواع استارتاپ است تا زمانی که محصول/بازار مناسب را پیدا کند و شروع به گسترش کند.

در حالی که درک این تعریف سخت است، اما نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد استارت آپ شما دیگر یک استارت آپ نیست و در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.

 

انواع استارتاپ را بشناسید

 

استارت آپ های دیگر را خریداری می کنید

روزی روزگاری، اوبر و پینترست، هر دو شش ساله، استارت آپ بودند. امروز آنها مانند اژدها در حال بلعیدن انواع استارتاپ های دیگر هستند. آنها این گروه های کوچک را به غول های در حال تکامل خود اضافه می کنند. اگر استارت ‌آپ شما به قدری تثبیت شده است که می ‌توانید انواع استارت ‌آپ ‌های دیگری بخرید، احتمالا یک استارت ‌آپ را اداره نمی‌ کنید.

 

هنگامی که بدل به یک سرمایه گذار می شوید

هنگامی که به نقطه ای در کسب و کار خود رسیدید، جایی که از شما خواسته می شود در شرکت های دیگر سرمایه گذاری کنید، می توانید مطمئن باشید که از مرحله استارت آپ بودن خارج شده اید.

 

از مرحله «ریسک بالا» عبور کرده اید

ریسک ‌پذیری بخشی ضروری از توسعه کارآفرینی است، با این حال این بازی یک بازی سخت است که کارآفرینان در مرحله بالغانه ‌تر از توسعه خود انجام می‌ دهند. اگر در جستجوی سرمایه ‌گذاری ‌های کلان نیستید و دیگر سرمایه شخصی خود را برای بقا قربانی نمی ‌کنید، احتمالا از وضعیت استارت ‌آپی پیشی گرفته ‌اید.

 

قانون 50-100-500

مجموعه ‌ای از معیارها که برای انواع استارتاپ صدق می‌کند، مانند تعداد کارمندان، تعداد دورهای تامین مالی، درآمد و غیره وجود دارد، اما نویسنده TechCrunch، الکس ویلهلم، قانون 50-100-500 خود را وضع می ‌کند. طبق قانون او، اگر شرکتی با هر یک از این معیارها مطابقت داشته باشد یا از آن فراتر رود، دیگر یک استارت آپ نیست.

  1. نرخ درآمد 50 میلیون دلاری
  2. 100 کارمند یا بیشتر
  3. ارزش بیش از 500 میلیون دلار

 

حقوق خوبی به کارمندان خود پرداخت می کنید

حدس بزنید، شما ذخایری در بانک دارید، کارمندانتان آنقدر خوب حقوق می گیرند که حتی از مزایایی هم برخوردارند، و به اندازه کافی سودآور هستید که می توانید کلی وسایل گران قیمت به خانه بیاورید و همچنین می دانید ارزشتان چیست. تبریک می گویم، احتمالا مرحله استارت آپ بودن را پشت سر گذاشته اید.

 

برندی که از خودش صحبت می کند

اگر برندهایی که قبلا با آنها کار کرده اید دیگر به اندازه شرکت شما مهم نیستند، اگر نیازی به فروش اطلاعات در مورد افرادی که با آنها کار کرده اید ندارید، در عوض، برندهای معروف نام شما را می شناسند و می خواهند با شما شریک شوند، پس شما برندی ساخته ‌اید که از خودش صحبت می ‌کند. این نیز یک مورد دیگر است که انواع استارتاپ پس از رسیدن به این مرحله دیگر یک استارتاپ نیستند.

 

بیش از 30 کارمند دارید

اگر زمان ‌هایی طولانی که شما و اولین همکارانتان با هم در یک گاراژ کار می‌ کردید گذشته است و تعداد کارمندان شما دو یا حتی سه برابر شده است، احتمالا در مرحله ‌ای هستید که شرکت شما را دیگر نمی ‌توان استارت ‌آپ نامید.

 

جمع بندی

استیو جابز زمانی گفت که عاشق معماری استارت آپی است و می ‌خواهد اپل به بزرگترین استارت ‌آپ جهان تبدیل شود. مطمئنا اپل دیگر یک استارت آپ نیست، اما چیزی که استیو جابز در مورد آن صحبت می کرد، قیمت شرکت نبود، او درباره «ذهنیت استارت آپی» صحبت می کرد داشتن چنین سرمایه‌ای شرط اول برای موفق شدن انواع استارتاپ ها در حوزه‌های مختلف است.

هرگز استارتاپ بودن را متوقف نکنید. مطمئنا غیرممکن است که شرکت شما زمانی که شرکتی بالغ است به همان مسیر ادامه دهد، اما داشتن اشتیاق و انگیزه ای که از همان ابتدا با خود داشتید مهم است.

 

تلگرام
واتساپ
لینکدین
ایمیل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چرا Apply4Residency ؟

مشاوره انتخاب مسیر صحیح

تضمین کیفیت خدمات

قیمت و روش پرداخت منصفانه

رزرو وقت مشاوره

خدمات مشاوره

برای ارتباط با کارشناس فرم زیر را تکمیل نمایید.

مشاوره

برای ارتباط با مشاوران، فرم زیر را تکمیل کنید.